طراحی و راه اندازی سایت های اینترنتی

سوزستان

****************حرف‌های سوزان دلم که چاره‌شان نگاشته‌شدن بود ... نوشته‌های زهرا آراسته‌نیا

سوزستان

****************حرف‌های سوزان دلم که چاره‌شان نگاشته‌شدن بود ... نوشته‌های زهرا آراسته‌نیا

مشخصات بلاگ
سوزستان

هم فلسفه می خوانم و هم نقاشم
هر صبح به صورتم غزل می پاشم
"آراسته"ام به نام "زهرا" ای کاش
با سیرت فاطمی مزین باشم

صرفا جهت ثبت در خاطراتم:
مقام های کسب شده توسط این وبلاگ تا کنون
1- برگزیده بخش شعر مسابقه زیر نور ماه( هفته دفاع مقدس) -مهر 92
2- برگزیده بخش شعر مسابقه عاشورای انقلاب - دی 92
3- مقام دوم بخش یادداشت و مقاله مسابقه فریاد انقلاب - بهمن 92
4- برگزیده بخش شعر همایش پاسداشت شهدای امر به معروف خوزستان- مرداد 93
5- برگزیده مسابقه وبلاگ نویسی من انقلابی ام - بهمن 93
6- برگزیده مسابقه شعر من زنده ام - اسفند 93
7- برگزیده مسابقه شعر طنز دکتر سلام - اردیبهشت 94

Yemen ifyemen

جنبش letter4u

بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۹ دی ۰۱، ۰۸:۰۲ - مجید فضیلت
    احسنت
  • ۳۰ خرداد ۰۱، ۰۶:۵۵ - ج....ک
    تشکر

۶۴ مطلب با موضوع «غزل آیینی» ثبت شده است

آمدی تا رو کنی نامردی خناس ها
سبز می مانی علی‌رغم تمام داس ها

چشمه چشمه شور می‌جوشد به شهر تشنه مان
عطر غیرت می دهد تابوت این غواص ها

غرق خواهد شد تمام فتنه ها وقتی کمی
نور می پاشد خدا بر خانه ی احساس ها

یکصد و هفتاد و پنج آزاد، با سربند عشق
می رسد با رمز یازهرا، سپاه یاس ها

در زمانی که جهان در گیرو دار جنگ هاست
باز برپا می شود هنگامه ی اخلاص ها
 
خمره ی عمر تمام دیوها از شیشه است
شیشه ها را می برد اعجاز این الماس ها
 
دسته گل را آب داد و اشک هایش پا گرفت
مادری که بوده عمری سوژه ی عکاس ها
 
چشم های نیلی دریا دوباره واشده
تازه شد از نو تمام قصه ی عباس ها

  • زهرا آراسته نیا

نوح شهرم

روزی که غوغای کلاغان سخت برپاست

شک می کنم شهر شهید من همین جاست؟

اینجا تمام کوچه هایش لاله خیز است

تا لاله زیر پا نیوفتد، شعر برخاست

"ابن السّلامی" گرچه دائم در کمین است

مجنون، بمان! اینجا تمام شهر لیلاست

خوابیده گوش محتسب ها چاره ای نیست

حالا زمان بودن و بیداری ماست

طوفان به پا می گردد اینجا تو نباشی

یونس برادر بود، اما نوح زیباست!

پ ن 1: در اعتراض به اصرار مسئولین بر برپایی کنسرت در دزفول آیت الله سبط شیخ فرمودند: در مدتی که این مجلس نامبارک برپاست ، این شهر را ترک خواهم کرد

پ ن2 : معتقدم حضور هر عالمی در شهر عاملی برای دوری شهر از عذاب الهی ست...

  • زهرا آراسته نیا

می بارد از چشمان احساسم نگاه تو
غرق گلایل می کنم امروز راه تو
دارد خبرهای خوشی در گوش دریاها
موج خبرسازی که برپا کرد ماه تو
آخر عدو هم می شود خیری، خدا خواهد
وقتی که با دجّال همگاه است گاه تو
شب روی دنیا را گرفته، جغد می خواند
یعنی همین که زود خواهد شد پگاه تو
هی چکه چکه روی هستی مرگ می بارد
"نشکوا" از این غیبت...بگیرد کاش آه تو

هر هفته بزم ندبه مان جور است. نام ما:
کنعانی برادرها که گم کردیم چاه تو

  • زهرا آراسته نیا
دست بالا رفت و مستی باب شد
خُم لبالب غرق شهد ناب شد
تا غزل طعمی از آن می را چشید
قند در احساس عالم آب شد
زد زمین گردش سماع عاشقی   
سجده ای کرد و زمان محراب شد
خوبی از سرتاسر دوران رسید
لحظه ای چشمان شیطان خواب شد
نوح آمد شد دخیل ناخدا
نام مولا حرز در سیلاب شد
غنچه آمد در بیابان رنگ رنگ
عطر نرگس بر جهان ایجاب شد
با ولایت جان دین معنا گرفت
در تن تاریخ دل بی تاب شد
 أشهد أنّ ولیّ حق علی
شیعه پای این سخن زهتاب شد

زهرا آراسته نیا
20/7/93

  • زهرا آراسته نیا

نذر آقا سبزقبا (محمدبن موسی الکاظم برادر امام رضا ع) که نگین شهرم دزفول است

میان همهمه ی شهر و رفت و آمدها

چه جای دنج عجیبی ست مرقدت آقا

صدای پای فرشته همیشه می پیچد

و روز می شود اینجا به برکتت فردا

من از ضریح قشنگت برات می گیرم:

زیارت شه طوس و دیار کرب و بلا

ببخش اگر که همیشه غریق حاجاتم

خدا به دست تو داده ست روزی ما را

چه قطره ها که برایت دخیل می بندد

و "دِز" به پای تو پیچید آرزویش را

دلم عجیب گرفته جناب سبزقبا

تو را به جان رضایت شفاعتم فرما


( زهرا آراسته نیا - 1392/6/23 )

  • زهرا آراسته نیا

باید شمار ماه ها تعدادتان باشد
تا با زمین هرجا، زمان هم یادتان باشد
وقتی خدا یک ماه را مال خودش می کرد
می خواست روزی هدیه ی میلادتان باشد
ای اولین کأس خدا از چشمه ی کوثر
هر روز عالم تشنه ی امدادتان باشد
حُسن خدادادت برایم حِصن می سازد
وقتی دلم مهمان خمّ باده تان باشد
همتای عاشورای سال شصت و یک شد
تاریخ صلحی که پر از فریادتان باشد
شاها، کرم دستش به دامانت دخیل است   
هرجا کریمی هست خانه زادتان باشد

  • زهرا آراسته نیا

وقت است ای حقیقت نورانی
بر ظلم شب، سپاه بشورانی
این ابرها علامت "باران" اند

آری گرچه سیاه رنگ و طوفانی

  • زهرا آراسته نیا

خوبی؟ دلم برای تو شد تنگ ای خدا

پای غزل کنار شما لنگ ای خدا

لایق نشد برای تو قلبم و می زنم

با دست توبه ها به رخش چنگ، ای خدا

هر روز صبح تازه ای و تو باز معجزه

من با دروغ سامری ام جنگ ای خدا

دارد چه تند می دود آهوی عمر و من
تنها شدم به دیدن او منگ ای خدا
من تا کنون که بنده ی خوبی نبوده ام
کاری کن این سرم بخورد سنگ ای خدا
  • زهرا آراسته نیا
زمان می گردد امشب گرد یک مرد

جهان شد کعبه و آغوش واکرد

دخیل ذوالفقار حیدرم که

به برق او شده گرم این دل سرد

نسیمی از دل کعبه وزید و

شمیمی از "ولایت" با خود آورد

"ولایت" ساحل امن الهی ست

که بر هم می زند شیرازه ی درد

تمام شادی از یمن غم اوست

سراسر سبز شد دنیایی از زرد

پلنگی می شوم با ماه رویش

ببازانم! به عشقش می زنم نرد

  • زهرا آراسته نیا

سلام بر امام هادی

سلام بر امام هادی(ع) ....

سلام بر شمایی که بر تارک علم ایستادید و با تمام کودکی معجزه ی علم خدا را به رخ اعصار کشیدید...

سلام بر شما که مظلومانه و عارفانه از پس تبعیدها و زندان ها ، عطر دلانگیز علی دوستی را بر مشام جهانیان چشاندید و دنیایمان را آرام آرام مهیای مهدی(عج) نمودید....

هنوز هم که هنوز است عالمان اقتصاد و ارتباط درمی‌مانند درک عظمت "شبکه وکلای شیعه" ی شما را ...  طرحی که در کمال دقت و ظرافت و عظمت به تصویر می کشد چگونگی ارتباط مسلمانان با امام غایب را .....

بی هیچ لیاقتی اذن دخول دادید من کمترین را در فضای سامرایتان .... آنجا که زخمی هجوم شغالان بود و اولین بار بود که در بارگاه یکی از اولاد پیغمبر به جای اشک، خشم را حس می کردم .... ذره ذره ی وجودم خشم بود و دندان به هم می ساییدم و ذکر طواف حرمتان " مرگ بر آمریکا " می گفتم زیر لب....

آخر مگر می شد حرم امامانم را ویران ببینم و سرداب موعودم را خاکی زیارت کنم و بی خیال، "السلام علیک" بگویم و دعای فرج بخوانم؟ ... بخدا که چنین دعای فرج خواندنی صد سال سیاه هم به آمین نخواهد رسید ....

مصلحــت نیست که از خود جنمی رو سازیـــم
یا که آرامــــش خـود را به خطـــــــر اندازیم 

خـون یک عـده مسـلـمان به زمیـن می ریزنــد
مصلحــت نیست که حرفی به میـان اندازیــــم

دل آقـــا چو شکســتــند خودش می آیـــد!!!
مصلحــت نیست که اسبی به دفاعش تازیـــــم

حـرم امــن امـامـان که شـــده ویـــــــــرانـه
مصلحـت نیست که مـا تفرقـه ای درسازیـــــم

آخـر این مصلحت اندیشی ما حــدّی داشــت!
اُف به این شیعه ی نابــی که به آن می نازیـــم

(شعر از آراسته نیا)

این روزها خفاشان روزگار به خیال خام خود قصد توهین به ساحت مطهر شما را دارند ... و از یاد برده اند سالهای سال پیش از آنها پول دارترها و زوردارترها نتوانستند در برابر جبروت الهی شما قد علم کنند ....

ای مگس عرصه ی سیمرغ نه جولانگه توست .... عِرض خود می بری و زحمت ما می داری!

تاریخ از یاد نخواهد برد آن همه جان کندن های متوکل عباسی را برای هتک حرمت والای شما... که نتیجه ای جز خواری و زبونی بیش از پیش خودش در بر نداشت ....

این روزها که کاریکاتورهایشان جولان می دهد فضای مجازی را .... خوب می دانیم از ترسی ست که دنیای واقعی شان از شکوه شما دارد ....

خوب می دانیم این نوچه های دجّال، شاخک هایشان خطر روشدن نامردی شان را خبر داده که این گونه بر جدّ مهدی ما می تازند ....

غافل از آنکه:

" یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ"صف آیه 8
  • زهرا آراسته نیا