خوزستان ایران

🔺 خوزستانِ ایران🔺

میگن زرخیزی اما خب
چی واست مونده جز دردات
دلم موجای کارونه
که می لرزه واسه فردات

لبای تشنه ی خاکت
کنار آب میمیره
یکی داره نفسهای
تو و رودت رو میگیره

تو با نخلات همزادی
غیور و مرد و آزادی
دلت آتیشه اما باز
برا عشقت جوون دادی

تن زخمیتو میبوسم
الهی مرهمت باشه
نمیشناسم به جز چشمام
کسی که همدمت باشه

من و تو با همیم عشقم
من و تو جاودان میشیم
فقط یه یاعلی میخوایم
دیگه از هرکسی پیشیم

تو خوبی، خوب میمونی
دسات سرگرم بخشیدن
دلت پر مهر ایرانه
تویی با بغض خندیدن

✍ شعر: #زهرا_آراسته‌نیا

@arastehnia

https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c

جان پدر کجاستی

چگونه رفتی و مرا چنین شکسته خواستی؟
ز خنده ی کم زمین، چرا دوباره کاستی؟

به نازکی چشم تو هلال ماه غبطه خورد
که چشم بستی و دگر ز خواب برنخاستی

شمیم عطر علم تو به جان جهل خوش نبود
جدال نور و ظلمت است. چه قصه های راستی!

عزیز همجوار من، فدای داغ کشورت
فدای داغ جمله ی «جان پدر کجاستی؟!»

زهرا آراسته‌نیا
@arastehnia

#جان_پدر_کجاستی

Https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c

خوزستان من

زهرا آراسته نیا:
باد پیچیده لای گندمزار، نغمه دارد به شور خوزستان
سایه دارند روی عاشق‌ها، نخلهای غیور خوزستان

موج اروند و شور بهمنشیر، روح آرامش دز و کارون
چشمه در چشمه پرطراوت شد جان ما در عبور خوزستان

مرز ایثار و سرفرازی هاست، خانه ی همدلان پرشوکت
غرق فریاد می شود حتی عشق هم در حضور خوزستان

گرم مثل هوای تابستان، تازه مثل بهار می مانند
عاشقی همتبار پاییزند مردمان صبور خوزستان

کوچه هایی که سخت جانبازند، خاطراتی که تا ابد جاری
خون، جنون، رزم و غیرت و پاکی ست واژه ها در زبور خوزستان

با نفس های خسته اش دارد سرفه در سرفه شعر دردآلود
خاک بی مهری است در حلق آتش در تنور خوزستان

درد را قلب مبتلایی هست، زخمِ بر گرده را دوایی هست
آری این خطه را خدایی هست، می‌دمد نورِ خورِ خوزستان

گذر از عشق!

می‌گردم و می‌گردم دائم پی تو ای «کار»
آنقدر که هستم چون سانتریفیوژِ دوّار

من عاشق خوابم لیک محتاج کمی پولم
از عشق گذشتم تا با پول کنم دیدار

افسوس، تو می‌رفتی از اینور و من آنور
دنبال تو سِرچیدم هی توی اَپِ دیوار

نه رنگ و بر و رویی نه آپشنِ «پررویی»
پس من به کدام اطوار منشی بشوم  سالار؟

ای کاش ژن خوبی در خلقت من می‌بود
یا دخت وزیری بود در طالع من بیدار

هی کوزه‌ی من پر شد از مدرک دانشگاه
نه اینکه چونان بعضی با مدرک مورد دار!

ای وایِ من انگاری ابیات سیاسی شد
ای بوووق به تو ای نقد! دست از سر من بردار!


✍🏻زهرا آراسته نیا

برای شقایق و شادمهر

ریزش کوه در منطقه محروم منبع آب اهواز، جان شادمهر ۶ ساله و شقایق ۴ ساله را گرفت 😔

کوه می ریزد به روی خنده های کودکی
شور می میرد کنار رد پای کودکی

چشم‌ سارا منتظر تا کی اناری می رسد
آه دارایش ندارد جز صفای کودکی

خانه اینجا جای امنی نیست مردم  الامان!
مرگ هم‌خواب دلش شد در سرای کودکی

زیر گوش چاه های نفت میزد گریه اش
کودکی که فقر پیرش کرد جای کودکی

آی آدم ها هوای خانه هاتان گرم باد
زیر آوار است مرگ بی صدای کودکی

#زهرا_آراسته_نیا

#منبع_آب
#اهواز
@arastehnia

نماز اجباری

گاه‌گاهی چون ریا بر کار غالب می‌شود
 با نماز زورکی هم یار، کاسب می‌شود

گرچه استحباب دارد با جماعت خواندنش
کار تو وقتی به آن بند است واجب می‌شود

#زهرا آراسته نیا
@arastehnia

گوشت الاغ

فروش گوشت الاغ در یک قصابی در استان فارس

با دزدی و با ریا چه باید بکنیم؟
قاچاق شده به پا چه باید بکنیم؟

قصاب الاغ را گرفتند ولی
مسئول الاغ را چه باید بکنیم؟

⭕️ااااا⭕️
زهرا آراسته نیا

روضه آتش

یکبار دیگر روضه، آتش، دود، دیوار

عشق از تبار آتش است و آه، غمبار

پاشیده رنگی داغ بر سرمای تهران

مرگ سیاوش های ما در زیر آوار

#زهرا_آراسته_نیا
#آتشنشانها
#پلاسکو
@arastehnia

برای عالم عزیز شهرم حضرت ایت الله سبط الشیخ انصاری

نوح شهرم

روزی که غوغای کلاغان سخت برپاست

شک می کنم شهر شهید من همین جاست؟

اینجا تمام کوچه هایش لاله خیز است

تا لاله زیر پا نیوفتد، شعر برخاست

"ابن السّلامی" گرچه دائم در کمین است

مجنون، بمان! اینجا تمام شهر لیلاست

خوابیده گوش محتسب ها چاره ای نیست

حالا زمان بودن و بیداری ماست

طوفان به پا می گردد اینجا تو نباشی

یونس برادر بود، اما نوح زیباست!

پ ن 1: در اعتراض به اصرار مسئولین بر برپایی کنسرت در دزفول آیت الله سبط شیخ فرمودند: در مدتی که این مجلس نامبارک برپاست ، این شهر را ترک خواهم کرد

پ ن2 : معتقدم حضور هر عالمی در شهر عاملی برای دوری شهر از عذاب الهی ست...

شجره نامه ی مرغ(شعر طنز)

مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک

زین سبب قیمت من سر به فلک می ساید