دست بالا رفت و مستی باب شد / غزل
يكشنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۳، ۰۳:۵۰ ب.ظ
دست بالا رفت و مستی باب شد
خُم لبالب غرق شهد ناب شد
تا غزل طعمی از آن می را چشید
قند در احساس عالم آب شد
زد زمین گردش سماع عاشقی
سجده ای کرد و زمان محراب شد
خوبی از سرتاسر دوران رسید
لحظه ای چشمان شیطان خواب شد
نوح آمد شد دخیل ناخدا
نام مولا حرز در سیلاب شد
غنچه آمد در بیابان رنگ رنگ
عطر نرگس بر جهان ایجاب شد
با ولایت جان دین معنا گرفت
در تن تاریخ دل بی تاب شد
أشهد أنّ ولیّ حق علی
شیعه پای این سخن زهتاب شد
زهرا آراسته نیا
20/7/93
خُم لبالب غرق شهد ناب شد
تا غزل طعمی از آن می را چشید
قند در احساس عالم آب شد
زد زمین گردش سماع عاشقی
سجده ای کرد و زمان محراب شد
خوبی از سرتاسر دوران رسید
لحظه ای چشمان شیطان خواب شد
نوح آمد شد دخیل ناخدا
نام مولا حرز در سیلاب شد
غنچه آمد در بیابان رنگ رنگ
عطر نرگس بر جهان ایجاب شد
با ولایت جان دین معنا گرفت
در تن تاریخ دل بی تاب شد
أشهد أنّ ولیّ حق علی
شیعه پای این سخن زهتاب شد
زهرا آراسته نیا
20/7/93
(برادرا و خواهران و فرزندان تلاشگر در عرصه فرهنگ ایثار و شهادت و احیای دین مبین اسلام سلام خاشعانه حقیر مرید شما و جامعه ایثارگران و خانواده معظم شهدا را پذیرا باشید ضمن سپاس فراوان از حضور مکررتان استدعای عاجزانه و خداپسندانه دارم ضمن مراجعه مجدد به این وبلاگ و همچنین به وبلاگ دیگری به نام ساعتی پای درد دل جانبازان با مشخصات www. janbaz.blogfa.com عاجزانه و ملتمسانه در جهت هر چه بهتر خدمت کردن به این عزیزان و در این مسیر خطیر و ارزشمند بزرگوارانه ما را یاری فرمایید
منتظر زودهنگام و نظرات گهر بارتان در هر دو وبلاگها هستیم .التماس دعا .مرید شما و خادم ایثارگران
( ضمنا با افتخار لینک شدید )