طراحی و راه اندازی سایت های اینترنتی

سوزستان

****************حرف‌های سوزان دلم که چاره‌شان نگاشته‌شدن بود ... نوشته‌های زهرا آراسته‌نیا

سوزستان

****************حرف‌های سوزان دلم که چاره‌شان نگاشته‌شدن بود ... نوشته‌های زهرا آراسته‌نیا

مشخصات بلاگ
سوزستان

هم فلسفه می خوانم و هم نقاشم
هر صبح به صورتم غزل می پاشم
"آراسته"ام به نام "زهرا" ای کاش
با سیرت فاطمی مزین باشم

صرفا جهت ثبت در خاطراتم:
مقام های کسب شده توسط این وبلاگ تا کنون
1- برگزیده بخش شعر مسابقه زیر نور ماه( هفته دفاع مقدس) -مهر 92
2- برگزیده بخش شعر مسابقه عاشورای انقلاب - دی 92
3- مقام دوم بخش یادداشت و مقاله مسابقه فریاد انقلاب - بهمن 92
4- برگزیده بخش شعر همایش پاسداشت شهدای امر به معروف خوزستان- مرداد 93
5- برگزیده مسابقه وبلاگ نویسی من انقلابی ام - بهمن 93
6- برگزیده مسابقه شعر من زنده ام - اسفند 93
7- برگزیده مسابقه شعر طنز دکتر سلام - اردیبهشت 94

Yemen ifyemen

جنبش letter4u

بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۹ دی ۰۱، ۰۸:۰۲ - مجید فضیلت
    احسنت
  • ۳۰ خرداد ۰۱، ۰۶:۵۵ - ج....ک
    تشکر

۶۳ مطلب با موضوع «غزل آیینی» ثبت شده است

جان فدای رهبریم حامی ولایتیم
در رکاب منتظَر عاشق شهادتیم

نخل های شهرمان دیدبان عزممان
در مصاف با تبر راوی صلابتیم

ما مدافع حرم جان نثار زینبیم
با امید فتح قدس راهی زیارتیم

دشمن از غرورمان نقش خاک ذلت است
مثل هر شهیدمان اسوه ی رشادتیم

بر فرات عاشقی دست و چشم و جان دهیم
ما دخیل حضرت صاحب الکفالتیم *

شیرمرد حادثه ، کوه صبر و اقتدار
چشممان به دست ماه، در پی اشارتیم

چشم فتنه کور کور دست هر بلا به دور
تا سپیده ی ظهور با امام امتیم

..... ان شاءالله

 

* یادش صدهزاربار بخیر! از راهنمای عراقیمان در حرم حضرت ابالفضل پرسیدم : چرا اسم نشریه و رادیو و هر چیز در حرم را گذاشته اید "کفیل"؟

گفت: حضرت عباس (ع) کفیل حرم اباعبدالله بود ..... یا کفیل

  • زهرا آراسته نیا

بسم الله
یا امام حسن مجتبی(ع)


از خم کوچه گذشتی و دری سوخته بود
قصه تشت و جگر را شرر افروخته بود
سیلی مردم پستی که به مادر می خورد
تیرهایی شد و تابوت تو را دوخته بود
مرد آن است که جولانگه او تنهائیست
باری از صبر خدا شانه ات اندوخته بود
خواستم از تو بگیرم همه ی حاجت خود
چون کریمیّ تو را دل به من آموخته بود
حرمت خاک زمین، گنبد تو افلاک است
مرگ بر آن که دل زائر تو سوخته بود
 

  • زهرا آراسته نیا

آغــاز شد غــزل؛ غــزلــی مطلعش حسین

با خط اشک می چکد از مصرعش حسین

ما پای روضه هـای غمش قــد کشیـــده ایم

طومــار عـمر؛ خــــاتمه و مبــدأش حسین

بــاید حــــــرم بـرای دل خـــود به پـــا کنم

صحن و رواق و پنجره و مضجعش حسین

وقتی که خوب روضه به جانم رسوخ کرد

دل قطـعه قطعه مـی شود و مقطعـش حسین

روز حساب، جان مرا رجعتی خوش است

با پای عشـــق مــی دود و مرجعــش حسین

  • زهرا آراسته نیا