آیهها می بارد از چشمت به روی شهر و بعد
این همه شاعر فقط پیغمبر چشم تو اند
- ۲ نظر
- ۳۰ بهمن ۹۳ ، ۱۱:۲۶
آیهها می بارد از چشمت به روی شهر و بعد
این همه شاعر فقط پیغمبر چشم تو اند
من یک خوزستانی ام. فرزندم از درد به خود می پیچد . تهوع امانش را بریده . دکتر ها می گویند عفونت ویروسی ست، از همان که خیلی از اهوازی ها را امروز به بیمارستان کشانده!
من نفرین می کنم تمام کسانی را که وظیفه شان مبارزه با ریزگردها بود و کوتاهی کردند.
من یک مادرم . از نفرین مادر باید ترسید...
از اینجا به بعد روی صحبت من با خودمان است... خود ما خوزستانی ها! مایی که تجربه کرده ایم بنی صدر را ... مایی که خرمشهرمان را خیانت از ما گرفت ... مایی که خرمشهرمان را خدا آزاد کرد...
این همه سازمان مردم نهاد و جمعیت حامی محیط زیست در استان به چه کار می آید؟ آیا تنها تجمع کردن و پلاکارد دست گرفتن و سوژه برای بی بی سی دست و پا کردن کافی ست؟ آیا نباید خود دست بکار شده و قدم به قدم دورتادور شهرمان را درخت کاری کنیم؟ آیا نمی شود ریال به ریال روی هم گذاشته و پول پلاکاردها و بنرهایمان را مالچ بخریم و قطره به قطره دور شهرمان بپاشیم؟
بسیج جامعه پزشکی کجاست؟ چرا ایستگاه های رایگان معاینه و مداوای بیماران تنفسی را در سطح شهر نمی بینیم؟
این همه دانشگاه و این همه دانشجو و استاد و آزمایشگاه و واحد علمی به چه کار می آید وقتی اصلی ترین مشکل مادر و خواهر و برادر خودمان را حل نکنیم؟
شاید "تدبیر" تهران نشینان هیچ "ابتکار"ی را به دنبال نداشته باشد! اصلا شاید زبانم لال عده ای بخواهند ما را زنده زنده دفن کنند! ما باید بنشینیم و تنها فریاد بزنیم؟ خدا نمی گوید مگر خودت دست و پا نداشتی؟ مگر خودت عقل و دانش نداشتی؟!
این نظام مال ماست ... این انقلاب مال ماست ... ریز گرد که هیچ! طوفان هم نمی تواند ما را ذره ای از مسیر انقلابمان فاصله دهد ... ما اهل همان خوزستانی هستیم که دینش را به اسلام ادا کرد ... پس به خود آییم و باور کنیم که :
مـــــا مـــــــیتـــــــــوانیـــــــــم
دلم نترس که حرف من انتقادی نیست
غزل برات سرودم غزل جهادی نیست
سیاستی که به چشمان او فریبم داد
به پای میز کشاندم ببین ارادی نیست
نبند روی دوچشمت دو قفل پلکت را
به غمزه هات قسم، حقّم انفرادی نیست
پلمب کرده ام آخر تمام بودم را
تو باش پیش من این خواهش زیادی نیست
برای خنده سرم را به باد می دادی
بخند گرچه که دیگر نه سر نه بادی نیست
آراسته نیا - بهمن93
مسئله ی ریاضی اش را اشتباه حل کرده بود
سرش داد زدم آنقدر که صدایم گرفت
تا حالا سر آمریکا هم این طور داد زده ام؟
پ ن - امام خمینی(ره) : هر چه فریاد دارید سر آمریکا بکشید
ببخش خدایا
توکل ما، تنش به تن ای دل اس ال مخابرات خورده!
هر سی ثانیه، دوبار قطع می شود!
برخیزید ای شهیدان راه خدا
ما حتی بلد نیستیم برای دهه فجر انقلابتان جشن بگیریم!