بر چشم لبم نام شما جا دارد
اشک از غمتان تعزیه برپا دارد
روی سیهم کتیبه ی هیئت شد
این مجلس حُر عجب تماشا دارد
- ۲ نظر
- ۱۱ مهر ۹۵ ، ۲۱:۱۰
بر چشم لبم نام شما جا دارد
اشک از غمتان تعزیه برپا دارد
روی سیهم کتیبه ی هیئت شد
این مجلس حُر عجب تماشا دارد
ارباً اربا بودنت را گوش صحرا تاب داشت
آه اگر جان کندنت بر پای بابایت نبود
پ ن: مقتل می گوید علی اکبر(ع) ، قطعه قطعه، روی پای اباعبدالله جان می داد...
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام حضرت عاشق، سلام بر پیکر
به بوسه ای که لبی را رسیده از حنجر
ببین کلام خدا را دوباره نازل شد
به قدر سینهی مقتل؛ مُقَطَّعه، بی سر
عقیق سرخ یمانی به خاک و خون افتاد
و روضه میرسد اکنون به داغ انگشتر
دوباره شام و حرامی... ولی نه این دفعه
نشسته نام برادر به گنبد خواهر
سلام من به دو دستی که آب را پس زد
نه خنده کرده به دشمن، نه دست داده به شر
قسم به شاخهی زیتون که صلح یعنی تو
قیام سرخ گلویی مقابل خنجر
دوباره نوبت حجهای ناتمام آمد
مِنا مِنا به امید تو می رسد یاور
غزل فدای تو حالا حماسه باید خواند
رسیده قصهی ظلمت به انتها دیگر
برای صبح فرج عاشقانه حک کردیم
به روی بیرق خود؛ یا حسین، یا حیدر
آراسته نیا
یک کاروانِ با غُــــل و زنجیـــر می رود
با بچّه های پیـر و زمین گیـــر می رود
با معجری که نیست، لباسی که سوخته
ناموس یــاس، آیه ی تطهیــــر می رود
*
حالا کنـــار جـــادّه این خــــانم عــرب
با یـــاد آن بانوی شمشیـــــــر می رود
موکِـب برای عرض ارادت بــه پـــای او
تا شــوش - قلعه ی دلگیـــر - می رود
یا دانیـــــال ، ای حرمت خانه ی علـی
یک اربعیـن برای تـو تفسیـــر می رود
90/10/25
پ ن: عربهای خوزستان هر ساله در اربعین حسینی مسیر اهواز تا شوش را با پای پیاده طی کرده و به زیارت حضرت دانیال نبی(ع) می روند . دیدن این صحنه های زیبا و عرفانی را به همه ی دوستان توصیه می کنم.
پر از آهم ، گرفتار زمینم
کمی عشق و کمی شورم؛ همینم
به کوی عاشقی راهم ندادند
من از جاماندگان اربعینم
می ترسم " و لا " را آرام خوانده باشم و "جعل الله آخر زیارت منی " شده باشم
کودک همسایه فرزندش را گاز گرفت... چشم هایش پر اشک شد
تیر سه شعبه گلو را گاز بگیرد چه می شود....
اینترنت را که بگردی
پر است از مسابقات عکاسی، با موضوع "نماز ظهر عاشورا"
پیرها نماز بخوانند و جوان ها تنها عکس بگیرند...
می ترسم روزی مسابقه عکس "جنگ در رکاب ولایت" برگزار گردد!