طراحی و راه اندازی سایت های اینترنتی

سوزستان

****************حرف‌های سوزان دلم که چاره‌شان نگاشته‌شدن بود ... نوشته‌های زهرا آراسته‌نیا

سوزستان

****************حرف‌های سوزان دلم که چاره‌شان نگاشته‌شدن بود ... نوشته‌های زهرا آراسته‌نیا

مشخصات بلاگ
سوزستان

هم فلسفه می خوانم و هم نقاشم
هر صبح به صورتم غزل می پاشم
"آراسته"ام به نام "زهرا" ای کاش
با سیرت فاطمی مزین باشم

صرفا جهت ثبت در خاطراتم:
مقام های کسب شده توسط این وبلاگ تا کنون
1- برگزیده بخش شعر مسابقه زیر نور ماه( هفته دفاع مقدس) -مهر 92
2- برگزیده بخش شعر مسابقه عاشورای انقلاب - دی 92
3- مقام دوم بخش یادداشت و مقاله مسابقه فریاد انقلاب - بهمن 92
4- برگزیده بخش شعر همایش پاسداشت شهدای امر به معروف خوزستان- مرداد 93
5- برگزیده مسابقه وبلاگ نویسی من انقلابی ام - بهمن 93
6- برگزیده مسابقه شعر من زنده ام - اسفند 93
7- برگزیده مسابقه شعر طنز دکتر سلام - اردیبهشت 94

Yemen ifyemen

جنبش letter4u

بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۹ دی ۰۱، ۰۸:۰۲ - مجید فضیلت
    احسنت
  • ۳۰ خرداد ۰۱، ۰۶:۵۵ - ج....ک
    تشکر

۲ مطلب در دی ۱۴۰۰ ثبت شده است

در خواست برگردد ولی مسمار نگذاشت
زخم تو کاری بود جای کار نگذاشت

زینب تو را می‌خواست تا روز عروسی
از آرزویش میخ، جز آوار نگذاشت

محسن اگر می‌ماند عالِم بود حتما
حیف آن هجوم سخت نکبت‌بار نگذاشت

آزار تو جرم است اما باز این قوم
قلب تو را یک لحظه بی آزار نگذاشت

دست حسن می‌خواست بر قاتل بکوبد
تربیت والای تو هربار نگذاشت

حتما دعایت بود حالت خوب می‌شد
آن سنت الجار ثم الدار نگذاشت

بین در و دیوار ماندی بعد آن روز
حیدر سر غم هم به این دیوار نگذاشت

زهرا آراسته نیا

  • زهرا آراسته نیا
آن شب جمعه ساعت یک و بیست
جغد آمد قرارمان را برد
سردی دی به انجماد رسید
شهر خشکش زد و زمین پژمرد

مانده بودیم غرق بهت خبر
کاش تکذیب می رسید از راه
اشک‌ها بی‌صدا که باریدند
شعله زد در جگر غمی جانکاه

آن شب جمعه ساعت یک و بیست
گویی افتاد بر زمان آتش
غلیانی شگرف در دل بود
چون غم خاص قصه‌ی آرش

آن شب جمعه ساعت یک و بیست
وقت اسطوره‌های فردا شد
مرد میدان عاشقی پر زد
راز افسانه ها هویدا شد

رد دیوی پلید پیدا بود
گل سرخی شکفته پرپر شد
گرچه ققنوسمان در آتش رفت
وقت ققنوس های دیگر شد

آن شب جمعه ساعت یک و بیست
دست و انگشتری به خاک افتاد
روضه کربلا زبانه کشید
در دل کشور حسین‌آباد

داغ،کم کم مسیر خشم گرفت
راه فریاد مرگ بر دشمن
راه ایستاده ایم تا آخر
راه جانم فدای تو میهن

داغ، کم کم مسیر خشم گرفت
بچه‌ها یک‌شبه بزرگ شدند
عده ای این وسط مضطربِ
خنده‌هاشان کنار گرگ شدند

گرده از زخم نارفیق پر است
بگذریم از کنارشان به سکوت
آن شب جمعه ساعت یک و بیست
آدمیت دوید سمت سقوط

ناله‌هامان اگرچه بسیارند
داغ سردار اگرچه بی حد است
با شهادت دوباره زنده شدیم
قلبمان داده با ولایت دست

هر شب جمعه ساعت یک و بیست
وقت صبار بودن است و شکور
زود می‌آیی کنار ما سردار
که زیادند مژده‌های ظهور

نام تو با شهید معرکه شد
می‌تپد در تمام حنجره‌ها
خون مظلوم آورد به خروش
قلب دنیای خواب غم‌زده را

✍زهرا آراسته‌نیا

#hero
#شهید_سلیمانی #حاج_قاسم #شعر_آیینی
🛑 وبلاگ سوزستان
Http://suzestan

🛑 سوزستان در ایتا
https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c

🛑 سوزستان در اینستاگرام
Https://instagram.com/arastehnia
  • زهرا آراسته نیا