تلخند/ دانشجو که نباید خاک و خلی باشد!
آراسته نیا: از عجایب روزگار ما یک موجود عجیب الخلقه به نام جهاد دانشگاهی است که از
شما چه پنهان جزو شیرهای مردادی است و ۱۶ مرداد متولد شده و می طلبد که یک هپی بردز دی تو یو ای جهاد دانشگاهی عزیزِ بلند نثارش کنیم...
این که گفتم عجیب الخلقه از آن جهت بود که تا به حال هرچه جهاد و جهادی دیده ایم، یا تا زانو داخل خاک و خل بوده اند یا خواب و خوراک نداشته اند و وسط بیابان و کوه و کمرهای دور افتاده مشغول خدمت به مردم.
اما این یکی عموما درست در بهترین جاهای شهر برای خود دم و دستگاه راه انداخته و از جوانان مردم پول می گیرد تا در دانشگاه های غیرانتفاعی خود به آنها مدرک بدهد و سطح علمی جامعه را با پلهبرقی بالا ببرد اما تنها اشکالش آنجاست که همراه این مدرک ها کوزهای برای گذاشتن مدرک دم آن و آبش را خوردن به عنوان اشانتیون داده نمی شود و لذا جوانان بدبخت پی از فارغ التحصیلی باید به دنبال کوزه مناسب زمین و زمان را بگردند وگرنه یک عالمه کار که همینجور ریخته!
اصلا درستش هم همین است. جهاد دانشگاهی که نباید خاک و خلی باشد!
پس ابهت علم و عالم چه می شود؟! چه معنی دارد هی این دانشجوها و از آن بدتر پزشکان سرشان را می اندازند پایین و می روند این ور آن ور رایگان کار می کنند و شأن اجتماعی خود را به خطر می اندازند؟!
آدم انقدر درس بخواند و بشود دانشجو بعد برود برای مردم کپرنشین آجر بیاندازد بالا و همینطور مفتی مفتی خانه بسازد؟ جهادی های دانشگاه همین کارها را می کنند که بعد آن یکی جهاددانشگاهی مجبور می شود برای بر هم نخوردن تعادل اقتصاد، هی دانشگاه غیرانتفاعی بزند و پول بگیرد. نهاد هم انقدر متعادل؟😉