طراحی و راه اندازی سایت های اینترنتی

سوزستان

****************حرف‌های سوزان دلم که چاره‌شان نگاشته‌شدن بود ... نوشته‌های زهرا آراسته‌نیا

سوزستان

****************حرف‌های سوزان دلم که چاره‌شان نگاشته‌شدن بود ... نوشته‌های زهرا آراسته‌نیا

مشخصات بلاگ
سوزستان

هم فلسفه می خوانم و هم نقاشم
هر صبح به صورتم غزل می پاشم
"آراسته"ام به نام "زهرا" ای کاش
با سیرت فاطمی مزین باشم

صرفا جهت ثبت در خاطراتم:
مقام های کسب شده توسط این وبلاگ تا کنون
1- برگزیده بخش شعر مسابقه زیر نور ماه( هفته دفاع مقدس) -مهر 92
2- برگزیده بخش شعر مسابقه عاشورای انقلاب - دی 92
3- مقام دوم بخش یادداشت و مقاله مسابقه فریاد انقلاب - بهمن 92
4- برگزیده بخش شعر همایش پاسداشت شهدای امر به معروف خوزستان- مرداد 93
5- برگزیده مسابقه وبلاگ نویسی من انقلابی ام - بهمن 93
6- برگزیده مسابقه شعر من زنده ام - اسفند 93
7- برگزیده مسابقه شعر طنز دکتر سلام - اردیبهشت 94

Yemen ifyemen

جنبش letter4u

بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۹ دی ۰۱، ۰۸:۰۲ - مجید فضیلت
    احسنت
  • ۳۰ خرداد ۰۱، ۰۶:۵۵ - ج....ک
    تشکر

طنز ادبیات کودک

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۹، ۰۱:۲۴ ب.ظ

🔴چرا لالا لالا گل فندوق؟!

یادم نمی آید ولی مطمئنم آن زمانی که توی قنداق بودم و با صدای پر از خشِ پیرزن‌های فامیل، لالایی می شنیدم، وقتی به اینجایش می رسید که: «لالا لالا گل فندق، بابات رفته سر صندوق» و درست در همان وقت -بین رفت و برگشت های سریع و تهوع آور گهواره- بابا را می دیدم که نشسته وسط اتاق و چایی می خورد و دورش هم هیچ صندوق یا چیزی شبیه آن نیست، ونگ ونگ گریه ام بلند می شده که یعنی: « چرا به منِ طفل معصوم دروغ می گویید؟! »
کمی که گذشت هی از صبح تا شب با من تمرین می کردند که یاد بگیرم بخوانم: «یه توپ دارم قلقلیه... سرخ و سفید و آبیه» و تازه «مشقامو خوب نوشتم» و بعد «بابام بهم عیدی داد... یه توپ قلقلی داد» حال آنکه من هیچگاه نه توپی با ترکیب رنگ سرخ و سفید و آبی داشته ام و نه در آن عنفوان خردسالی مشقی نوشته بودم و نه بابا بهم عیدی، توپ قلقلی ای داده بود. و اصلا مگر کسی که مشقش را خوب می نویسد چیزی که بهش می دهند اسمش جایزه نیست؟! پس چرا دیگر قیمه ها را می ریختند توی ماست ها و جایزه را با عیدی سروتهش را هم می آوردند؟!

این وسط یک بزبزقندی ای هم بود که هیچ وقت نفهمیدم یک سبد علف جمع کردنش چرا به اندازه سه بار رفت و برگشت گرگ بیچاره تا دم خانه شنگول منگول و نانوایی و عسل فروشی و چندتا جای دیگر طول کشید؟ من که می دانم بز سر به هوا به اسم علف جمع کردن رفته بوده پاساژگردی و خونه ننه قلقله زن و یک توک پا آرایشگاه شنل قرمزی خانم و این همه سال ما را علاف سه تا بچه ی آی کیو پایینش کرده است!
مدرسه‌رو که شدیم، هفت هشت ده جلد کتاب «قصه های خوب برای بچه های خوب» دادند دستمان که ما هی تویش می گشتیم تا به یک نصفه نقاشی برسیم و یک نفسی تازه کنیم بین آن همه کلمه و جمله.
ولی با تمام این حرف ها وضع ما خیلی خیلی بهتر از کودکان امروزی بود که مامان بابا و فک و فامیل فقط با گوشی هایشان برای آنها کلیپ لالایی و قصه پِلی می کنند و دیگر لذت صدای خش دار اما اورجینال شنیدن را هم ندارند.

#زهرا_آراسته‌نیا

پ ن: روز ادبیات کودک و نوجوان رو بهانه ای بدونیم برای ارزش دادن به فکر و اندیشه کودکانمون

پ ن۲: منتشر شده در پایگاه خبری تحلیلی دانشجونیوز

@arastehnia

Https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c

  • زهرا آراسته نیا

ادبیات کودک

طنز

متن طنز

نظرات (۳)

  • حسن عبدالصمد
  • سلام وقتتون بخیر. 

    خدا قوت که هنوز سنگر وبلاگ را رها نکردید. با سرچ شعر حاج قاسم دوباره نوشته های شما را بعد از سال ها دیدم

    پاسخ:
    وبلاگ ماندگارتره و قابلیت دیده شدن با سرچ هم داره⁦☺️⁩
  • عـلیـرضـ ـا
  • چه بامزّه! مخصوصاً اونجایی که بابا میرفت توی صندوق.

    یادِ «قصّه‌های خوب برای بچّههای خوب» به خیر... .

    پاسخ:
    آره واقعا یادش بخیر ⁦☺️⁩
  • پلڪــــ شیشـہ اے
  • واقعا از چه لذت های محروم اند بچه های امروز ...

    پاسخ:
    دارم فکر میکنم بچه های بچه های امروز از چه لذتهایی محروم خواهند بود؟!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی