متن روایت
شنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۹، ۱۰:۲۴ ب.ظ
⚫️ یا فاطمه...
متن روایت ها جگرسوز است و غمبار است
اصلا همین کافی ست؛ مادر سخت بیمار است
دفتر تعجب میکند، امکان ندارد که!
صحبت سرِ بند است و دست شیر کرار است
پیغمبر از دنیا نرفته پشت در بودند
حتی نگفتند آه این خانه عزادار است
آتش مهیا بود از قبل این دسیسه است
تاریخ اضعان میکند که فتنه در کار است
بر صورت ماه نبی آن کس که سیلی زد
داروندارش را به پیغمبر بدهکار است
آن ضربه گویی پهلوی تاریخ را بشکست
هر روز بعد از آن فقط تکرار و تکرار است
یک روز غوغای تقلب می کند فتنه
روزی به کار گفتگو با گرگ و کفتار است
لبخندهای فتنه گرها بوی خون دارد
بر پیکر دین جای دندان های بسیار است
دستم دخیل چادر زهرا ست، بی او... نه!
حتی خیالش هم برایم سخت دشوار است
✍ زهرا آراستهنیا
#فاطمیه
🔺 @arastehnia
Https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c