سرنوشت ۲۹
#سحرنوشت ۲۹
🌹درست مثل نوزادی که شب از خواب بیدار میشود و هیچ چیز جز آغوش مادر آرامش نمیکند،
✨درست مثل گنجشکی که بیهوا سر از اتاق در میآورد و آنقدر خود را به درودیوار میکوبد تا پنجره را برایش باز کنی،
🍂درست مثل لحظه بیتابی تمام درماندگان، بی تابم.
و تو خوب میدانی بیتابی آنکه در پایان ماه خدا نمیداند بخشیده شده است یا نه چقدر زیاد است.
این شـ🌒ـبِ آخری، گفته بودند زیارت حسین(ع) بخوانید و این یعنی تا وقت هست خودت را سوار کشتی نجات کن و الا در امـ🌊ـواج بیرحم دنیازدگی غرق خواهی شد.
🌾تمام التماسهایم را یک «السلام علیک یا ثارالله» میکنم و او حتما خودش خوب میداند برای غرق نشدن، باید شهید🌷 شوم.
💫کاری به اندوخته خالی اعمال خودم ندارم که حالا وقت نگاه کردن به کرم صاحب خانه است.
🔸صاحب خانه ای که حسین❣️ دارد بی شک، کریمی بخشنده است که کمبخشیدن در مرامش نیست.
✔️ پس به حق حسینت و به حق عباس حسینت و به حق زینب که میدانم زیبایی را تو در چشمش نهادی، از تو زندگی زیبا و مرگ زیباتر و رجعتی باشکوه میطلبم تا بتوانم در روز قیامت همنشین زهرایت شوم.🙏
اینها هرچند برای زبان پرگناه من سنگین و دور از باور است ولی برای تویی که «کتب علی نفسه الرحمه» هستی و لطف را بر خویش واجب گردانیدهای آسان آسان آسان است.
⚜️خداوندا، خوبی را، هرچند در ذهن من نگنجد، در تقدیر من و در تقدیر بندگانت بگنجان که تو بهترین تقدیرکنندگانی.
الهی آمین
*زهرا آراستهنیا*
@arastehnia
Suzestan.ir
Instagram.com/arastehnia