سحرنوشت ۱۲ - آگاهی
⚜️ببین، بیا خودت کلاهت را قاضی کن! مگر میشود من، تو را نشناسم و خاطرخواهت شوم؟! مگر میشود بیآنکه بدانم با تو بودن به چه دردم میخورد دستم را توی دستت بگذارم؟! من انسانمها! با همان مختصات عجیب و غریبی که خودت از روز اول در سیستمم تعبیه کردهای. و بعد برای آفرینش من، باز هم تأکید میکنم، منِ با همین مختصات، به خودت آفرین گفتهای.
❤️حالا این من، میخواهد بیشتر بشناسدت...
💫 من اغلب فکر میکنم به تو، به خودم، به نسبتمان، به اینکه من با این همه ناقص بودن چطور میتوانم علتی به کاملی تو داشته باشم؟
چطور میتوانم پلکهایم را ببندم و تو را با تمام خوبیهایت یکجا توی دلم حس کنم؟
چطور میشود انتظار داشتهباشم تو، توی رحیم، بگذاری من، منِ ذلیل، در بیپناهیهای دنیا به قهقرا بروم؟
اصلا من با سوأل زندهام. هر جوابی که مییابم انگار یک روز به زندگیام اضافه شده. روزهای زندگی من از جنس آگاهیست.
🌱خیلی پررویی میشود اگر از تو بخواهم خودت را بیشتر برایم معرفی کنی؟! آخر من تو را عاشق شناختهام؛ عاشقترین عاشقها.
زشت است معشوق چنین عاشقی باشی و شبیهش نباشی. میخواهم سریع شبیهت شوم و میدانم که تو آگاهی محضی.
✨چشمهایم که به نگاهت گره میخورد نوری درونم را روشن میکند. تو را با نشانههایت شناختهام پس ای نور، ای فوق کل نور، ای لیس کمثله نور، قلبم را به نور دانایی و شناخت روشن کن. ممنون🙏
*زهرا آراستهنیا*
@arastehnia
Suzestan.ir
Instagram.com/arastehnia
عکس پروفایل شدیدا تاثیرگذار!
نگران نباش مجلس و دولت بعدی خیال همه رو راحت میکنن :)