قصه انگور
شنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۶، ۱۱:۵۶ ب.ظ
یا شمس الشموس
⚫️ ⚫️ ⚫️
#امام_رضا
تمام عمر مرا سایه ی تو بر سر بود
همین که نام تو آمد نگاه من تر بود
مرا میان حریمت کرم نما بپذیر
که قطره قطره ی اشکم دخیل بر در بود
همیشه لحظه ی عشقم تو را صدا کردم
که ذکر نام تو از لفظ عشق برتر بود
شهید میشود آخر دلی که عاشق شد
و مشهد از همه ی عاشقانه ها سر بود
اسیر سلسله ی مهر توست در حصنت
حدیث مستی مان اعتبار آور بود
فدای حضرت شاه چراغ و سبزقبا
که اسمشان چو عسل بر لب برادر بود
برای مردم ایران حضور خواهر تو
چنان چشیدن جام از حضور کوثر بود
تمام آینه ها سمت نور می چرخند
که تابش رختان نور ذره پرور بود
زمان قصه ی انگور و زهر خواهد شد
اگرچه مست نگاه تو هرچه ساغر بود
سرت به دامن پسرت بود، در روایت هست
که روی دامن ارباب، رأس اکبر بود
زهرا آراسته نیا
@arastehnia