حلب رها شده شکر از لبم نمی افتد
سه شنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۳۱ ق.ظ
به نام نامی احمد، نفاق رسوا شد
به یُمن خون شهیدان، شُکوه معنا شد
حلب رها شده شُکر از لبم نمی افتد
که در هجوم سیاهی، سپید احیا شد
اگر چه خون دل از ناله های من جاری ست
برای خنده ی عاشق مجال پیدا شد
به دست شیعه و سنی میان این میدان
برای یاری زینب سِپر مهیا شد
به رغم غرّش گرگان، پر از اسد شد شهر
به ذکر حضرت حیدر در حلب وا شد
میان معرکه سِجّیل عاشقان بارید
شروع هفته ی وحدت سرور برپاشد