خوابیده روی دامنم سرباز چشمانت
سه شنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۹:۰۱ ب.ظ
خوابیده روی دامنم سرباز چشمانت
جنگی به راه افتاده با آن ناز چشمانت
فرمانده ی کل سپاهت را خبر کن که
دل را به تسخیرش کشاند اعجاز چشمانت
چه بُرد-بُردی می شود این جنگ وقتی که
پر می شود احساس من از راز چشمانت
من از سکوت شب میان موی تو گیجم
وقتی که غوغا می کند آواز چشمانت
برقی که از چشمان تو ساطع شود شعر است
حافظ غزل می چیند از شیراز چشمانت
بر روی خطّ ابرویت راهی شدم، حالا
پایـان عاقل بودنم؛ آغــاز چشمانت
آراسته نیا- اردیبهشت 94