تو را نفس می کشم
دوشنبه, ۱۷ آذر ۱۳۹۳، ۰۴:۳۸ ب.ظ
تو را نفس می کشم
با شش های دلتنگی
و ها می کنم انجماد چشمان رویا را
چه بخواهی چه...
نخوابیده بودن از عمق حرف هایت پیداست،
وقتی گوش به زمین می سایم و
از چهل توی خاک های زمین، اضطراب می خوانم آمدنت را.
آسمان آنقدر اشک های عاشقان را نگاه کرد تا آب ـی شد
انگشت بزن
طعم ابرها شور است
بوی برگ ها
تنها از پشت پرچین های آرزو دیدنی ست
می شود عشق را خورد
دل را چشید
اشک را به پهنای عالم بویید
کافی ست آدم باشی
خدا طنین نبض های توست