امروز حال و روز چشمانم غزلناک است
چهارشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۴۵ ق.ظ
امروز حال و روز چشمانم غزلناک است
حکم لبم از شهد لبهای تو امساک است
یادت نشسته روبرویم ریز می خندد
کارش برای حال احساسم خطرناک است
نازت برای شعرها شه بیت می سازد
تاج لب شیرین تو می زا تر از تاک است
رویاترین کابوس من اکسیر زهرآگین
دارد ستاره می چکد قلبی که صدچاک است
دیگر مرا با نام کوچک هم صدا می زد
غم این رفیق بی تو بودن ها که سفّاک است
هر لحظه دارد می کشد یک آرزویم را
ماری به دوشش دارد و همپای ضحاک است
تنهایی از دیوار عمرم می رود بالا
تنها طنین لحظه ام یک تیک یک تاک است
چیزی نمانده از من مغرور می بینی؟
جز یک صدای ناله و پشتی که بر خاک است
آراسته نیا 93/5/18
- ۹۳/۰۵/۲۲
تنها طنین لحظه ام یک تیک یک تاک است