هلهله کردند عاشورا را
قدم قدم در عبور از فتنه ها با گامهای روشن بصیرت و ایمان پیش می رفتیم و چشم هامان خط انگشت رهبری را صبورانه دنبال می نمود....
زخم زبان ها شنیدیم و زخم دل ها خوردیم و اشک ها ریختیم و بی وفایی ها دیدیم و نامردی ها چشیدیم و ..... و صبور بودیم......
صبور بودیم و فرصت دادیم تا برگردند آنان که نامردانه خنجر زدند گرده مان را ....
اما....
عکس امام پاره شد... سکوت کردند.....
نامه نوشتند و سلام نکردند....
دروغ بستند و تهمت زدند ....
زوزه ی شادی روباه پیر را شنیدند و تعظیم کردند ....
غده سرطانی دهن باز کرد همراهی تعفن شان را....
شرق و غرب کف می زدند و مستانه می رقصیدند نامردیشان را .....
سوزاندند و حمایت کردند ....
فرصت دادیم و بر نگشتند ......
.... حسین (ع) به یاری مان آمد......
شرم نکردند.... آتش زدند پرچم عزایش را و هلهله کردند عاشورا را .....
یزید را به چشم دیدیم بی شرم تر از آنچه تمام تعزیه ها نشانمان می دادند ......
خداجو خواندند حرمت شکنان آل عبا را ......
.
.
.
.........
به آتش کشیدیم آرامششان را ..... جلوه کردیم شمه ای از شور حسینی مان را .... به رخشان کشاندیم عشق مان را ..... وثابت کردیم فدایی سید علی، صبرش، صبری علوی ست .....
و "نه دی" ثبت شد در تاریخ افتخاراتمان ..... آهای اهل عالم .... بشناسید ما را .... ما نسل تاریخ سازیم .....
و همین چند ماه قبل هم دوباره انتخابات بود و دوباره با تمام کمبودها و انتقادهایمان پای صندوق رفتیم و حماسه ساختیم .... تا کور شود هرآنکه نتواند دید .....
- ۹۲/۱۰/۰۷