کربلا نشان داد
باز کردن گره های بزرگ نه دست می خواهد ... نه چشم ... نه حتی رگ گلو .....
فقط باید مرد باشی همین
- ۰ نظر
- ۲۵ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۵۲
کربلا نشان داد
باز کردن گره های بزرگ نه دست می خواهد ... نه چشم ... نه حتی رگ گلو .....
فقط باید مرد باشی همین
نمی دانم قیمت سکه در کوفه چقدر شده بود که از گوشواره های کوچک هم نگذشتند....
دیگر وقت چندانی نمانده !
باید هروله کرد بین الحرمین نجف تا کربلا را...
...ظهور نزدیک است
آغــاز شد غــزل؛ غــزلــی مطلعش حسین
با خط اشک می چکد از مصرعش حسین
ما پای روضه هـای غمش قــد کشیـــده ایم
طومــار عـمر؛ خــــاتمه و مبــدأش حسین
بــاید حــــــرم بـرای دل خـــود به پـــا کنم
صحن و رواق و پنجره و مضجعش حسین
وقتی که خوب روضه به جانم رسوخ کرد
دل قطـعه قطعه مـی شود و مقطعـش حسین
روز حساب، جان مرا رجعتی خوش است
با پای عشـــق مــی دود و مرجعــش حسین
یا علی اصغر(ع)...
خونت راهی آسمان شد
تلافی بارانی که آن روز
نباریـــــد....
یا رقیه (س)...
شب بود و دنیایی خراب باده اش شد
خون پدر گلهای بر سجّاده اش شد
یلدا اناری می شود با روضه ای که
نـــذر ضریـــح بی پناه افتــاده اش شد
1392/9/30