مانده تا پشت زمین خم بشود
مانده تا کار زمان غم بشود
کاروان در ره و دلها به تپش
مانده تا ماه محرم بشود ...
- ۰ نظر
- ۲۴ شهریور ۹۳ ، ۱۳:۴۱
مانده تا پشت زمین خم بشود
مانده تا کار زمان غم بشود
کاروان در ره و دلها به تپش
مانده تا ماه محرم بشود ...
نوک پایت که جوش زده باشد
یا رقیه هایت را
اشک
نا تمام می گذارد
شب ها با گریه بیدار می شود و آب میخواهد...
هر شب در خانهمان روضه ی علی اصغر برپاست....
این روزها مد است اسم ترکیبی روی بچه هایشان می گذارند تا یکی به درد دنیایشان بخورد و یکی هم به درد آخرتشان!
اما حسین (ع) نام ترکیبی بر فرزندش گذاشت تا دوقبضه مال آخرتش باشد
می دانست علی اش را تاب نمی آورند چه برسد به علی اکبر بودنش را!
آی قصّه قصّه قصّه
قصّه ای عاشقونه
از دو برادری که
شدن ماه زمونه
یکی امام حسین و
یکی حضرت عبّاس
یکی یه شاخه ی گل
یکی عطر گل یاس
*رفع الله رایه العباس*
تندیس آزادی یعنی دست های تو
که در بند تنت هم نماندند
باید از کودکی لالائی اش عشق و ارادت به امام باشد تا فردا روز عباس ، عباس شود
آی مادرها ! چقدر أم البنینی هستیم؟
کربلا عرصه ی نابی ست که ثابت می کرد:
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد ......
زیر باران برای نوزادش پیراهن مشکی خرید تا اولین اشک را آسمان رویش بریزد.....
کامش که با "خاک" تربت برداشته شود
باید هم اشک را از "آب" باران بیاموزد
تا "آتش" عشق حسین (ع)
شعله ی هماره اش باشد