آمدی تا رو کنی نامردی خناس ها
سبز می مانی علیرغم تمام داس ها
چشمه چشمه شور میجوشد به شهر تشنه مان
عطر غیرت می دهد تابوت این غواص ها
غرق خواهد شد تمام فتنه ها وقتی کمی
نور می پاشد خدا بر خانه ی احساس ها
یکصد و هفتاد و پنج آزاد، با سربند عشق
می رسد با رمز یازهرا، سپاه یاس ها
در زمانی که جهان در گیرو دار جنگ هاست
باز برپا می شود هنگامه ی اخلاص ها
خمره ی عمر تمام دیوها از شیشه است
شیشه ها را می برد اعجاز این الماس ها
دسته گل را آب داد و اشک هایش پا گرفت
مادری که بوده عمری سوژه ی عکاس ها
چشم های نیلی دریا دوباره واشده
تازه شد از نو تمام قصه ی عباس ها
- ۳ نظر
- ۲۶ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۳۲