دستم برید
چسب می زنم روی زخم هایی
که یاد زخم های کهنه ات بر دلم نشاند
- ۱ نظر
- ۳۰ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۵۴
دستم برید
چسب می زنم روی زخم هایی
که یاد زخم های کهنه ات بر دلم نشاند
تقدیم به جانبازان شیمیایی
خسخس، صدای گلویت اکسیژن شهر ما شد
راهی برای هبوطِ دل در دل کربلا شد
"والله إن... تمامم بگیرید! تنها نماند امامم"
فریاد هل من مبارز با نای تو آشنا شد
آسان فدا می شود شعر در پیش پای صبوریت
صبری که حتی خیالش در ذهن ما ماجرا شد
آرامش بعد طوفان در چشمهای تو پیداست
طوفان تمام وجودش در جان چشمت رها شد
در خاطراتت شنیدم شبهای سنگر دعا بود
درد نفس های تنگت تفسیر سوز دعا شد
هرچند تنهاییت را شرمندگی مان دلیل است
بر زخم بی غیرتیمان لبخند سردت دوا شد