به نام قناری می شناختمش
ویران م که کرد تازه فهمیدم
نام خانوادگی اش "انگری بردز"! بود ............
ویران م که کرد تازه فهمیدم
نام خانوادگی اش "انگری بردز"! بود ............
- ۳ نظر
- ۲۳ دی ۹۲ ، ۲۲:۱۳
انتگرال می گیرم؛ از من تا تو!
فاصله میل می کند به سمت بی نهایت
کاش قلبم "حدّ" خودش را می دانست.....
حال خوشی دارم انگار!
شمیم نرگس ها دور می خورد رگ برگ های وجودم را
و سبز می شود خیال دلنشینت در تار و پود ثانیه هام
سر می چرخانم دلتنگی ندیدنت را
بی خیال خاطره ها
امشب
بی آنکه بدانی
نقش لبخندت را جهانی می کنم
و جمع می کنم تمام قطرههای اشکم را
از ساحت قابی که تصویرت نیست
اینها فقط
پس لرزه های
ویرانی من اند
"هلال" ابرویت را به یاری ام بفرست.
سایه ات از سرم کم مباد
که سیاهی ات
راهی سپیدی صبح بهشتم می کند
.... ان شاءالله