برو همسایه راحت باش دیگه
همین روزا صدای گریه میره
مامانم که دعاتون کرد هرشب
حالا تو تنهایی داره می میره
- ۲ نظر
- ۱۰ فروردين ۹۳ ، ۱۲:۴۷
برو همسایه راحت باش دیگه
همین روزا صدای گریه میره
مامانم که دعاتون کرد هرشب
حالا تو تنهایی داره می میره
صبح است و هوای لاله چینی دارم
احساس دو بیتی غمینی دارم
انگار فشار دل من افتاده
با چشم دلم فقط "تو بینی" دارم!
در حنجره ام گل اذان می پیچد
عطر خوش گل، صدای جان می پیچد
با میمنت قدوم احساس خدا
رنگی ز بهار در خزان می پیچد
15/8/91
ای شاه کرم، غزل پیام ست به تو
تقدیم ادب علی الدوام است به تو
خورشید قلم از آسمانت تابید
شیرینی این سحر سلام است به تو
بغضی که نشسته بر غزل پیش کشت
شیدایی واژه از ازل پیش کشت
ای خنده ی تو شکوه رؤیاهایم
آوار دلم بغل بغل پیش کشت
پر نور کند فضای جان را صلوات
"پیروز شد انقلاب ما با صلوات"
تا صبح فرج رساند این پرچم را
جانباز؛ علیخامنه ای را صلوات
باران گرفت روی سر دشت رازقی
نقاره می زند به دلم مرد حازقی
یعنی هبوط کرده خدا، عشق می دمد
اللهم صل علی عشق... عاشقی
هر چند به تخم مرغ ها آرد زدم
از شیر و شکر، به قدر میلیارد زدم
شیرینی کیک مال آن بود که من
با نام لبت به پخته ام کارد زدم!