- ۱ نظر
- ۰۴ آذر ۹۴ ، ۱۹:۵۱
ارباً اربا بودنت را گوش صحرا تاب داشت
آه اگر جان کندنت بر پای بابایت نبود
پ ن: مقتل می گوید علی اکبر(ع) ، قطعه قطعه، روی پای اباعبدالله جان می داد...
"دیشب صدای تیشه از بیستون نیامد"
شاید مجوز ساخت اصلا نداشت فرهاد!
والا
آیهها می بارد از چشمت به روی شهر و بعد
این همه شاعر فقط پیغمبر چشم تو اند
واحه های یثربی مدیون اوج وحدتت
ای صفای حضرتت آرامش شب های "ثور"
پ ن: سروده شده در 8/9/93 - سر کلاس تاریخ تحلیلی اسلام و تحت چشم غره های شدید استاد!