طراحی و راه اندازی سایت های اینترنتی

سوزستان

****************حرف‌های سوزان دلم که چاره‌شان نگاشته‌شدن بود ... نوشته‌های زهرا آراسته‌نیا

سوزستان

****************حرف‌های سوزان دلم که چاره‌شان نگاشته‌شدن بود ... نوشته‌های زهرا آراسته‌نیا

مشخصات بلاگ
سوزستان

هم فلسفه می خوانم و هم نقاشم
هر صبح به صورتم غزل می پاشم
"آراسته"ام به نام "زهرا" ای کاش
با سیرت فاطمی مزین باشم

صرفا جهت ثبت در خاطراتم:
مقام های کسب شده توسط این وبلاگ تا کنون
1- برگزیده بخش شعر مسابقه زیر نور ماه( هفته دفاع مقدس) -مهر 92
2- برگزیده بخش شعر مسابقه عاشورای انقلاب - دی 92
3- مقام دوم بخش یادداشت و مقاله مسابقه فریاد انقلاب - بهمن 92
4- برگزیده بخش شعر همایش پاسداشت شهدای امر به معروف خوزستان- مرداد 93
5- برگزیده مسابقه وبلاگ نویسی من انقلابی ام - بهمن 93
6- برگزیده مسابقه شعر من زنده ام - اسفند 93
7- برگزیده مسابقه شعر طنز دکتر سلام - اردیبهشت 94

Yemen ifyemen

جنبش letter4u

بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۹ دی ۰۱، ۰۸:۰۲ - مجید فضیلت
    احسنت
  • ۳۰ خرداد ۰۱، ۰۶:۵۵ - ج....ک
    تشکر

۶۴ مطلب با موضوع «غزل آیینی» ثبت شده است

لبخندهای ساده ات با خون انــاری شد

وقتی برای غیر تو "غیرت " شعاری شد

تــا قلـبـت اطمینان بگیــرد ، ای خلیــل ما

هر تکّـه از قلبت شکـــاری استعاری شد

تــو بر خلاف عرف عصــر ما درخشیـــدی

تیغــت به جــان منکــران نــور کـاری شد

من شورش چشم تو را منشــور می بینم

اشکی که از آن در هوا خورشید جاری شد

ساکت شدیم و شعرهای بی‌صدا خواندیم

حتی سکوت از بی صدائی مان فراری شد

ما را دعا کن تا غــزل هامان به پا خیــزند

حالا که شعـر اعتراضت ماندگــاری شد

  • زهرا آراسته نیا

دل می شود به برکت آهی صفا کند
از قیل و قال معرکه خود را سوا کند
هم می شود نگاه دلش سوی جمکران
هم می شود که عرض ادب بر رضا کند
این سرزمین همیشه پر از شور عاشقی ست
عشق از ازل همیشه سر قصه واکند
شن شد سفیر معجزه وقتی که ملتی
خود را برای یاری حق دست و پا کند
آوار تلخ حادثه... ترسی نداشت دل
باید برای حفظ وطن جان فدا کند
حالا و تا همیشه به شب نور می دهد
قومی که قصد قربت دل تا خدا کند

  • زهرا آراسته نیا

لبخندتان روایت عشقی  مکرر است
ما عاشقیم و به ما عشق خوش تر است

  • زهرا آراسته نیا
چگــــونه سربدهم از تــــو گفــــــــتن را
که پیش پای تو بانــــو قلم، قلم شده است
قلم فـــــدائی دستی که در کنـــــار فرات
برای عشق و حقیقت چنان علم شده است
علم تمـــام وجودش صدای یــازهرا ست
به شطِّ پر تپش فــــاطمه، بَلـم شده است
بلـــم رســـانده مرا تا کنــــار احســـاست
و لمس کرده دلی را که پر اَلـَــم شده است
توشـــاعر غزل پر حماسه – عبّاس- ـی
شروع بازی عشقی که با دلم شده است....

(زهرا آراسته نیا – 29/1/91)
  • زهرا آراسته نیا

سالها نو می شود غرق نوای فاطمه

هفت سین سفره مان سوز و سنای فاطمه

سبزه را می بندم و با اشک نجوا می کنم

کاش می بستم دخیلی بر سرای فاطمه

  • زهرا آراسته نیا

دوشنبه است و ماتمم درست در دوشنبه بود
و زجرهای آدمی نخست در دوشنبه بود
دوشنبه بود و مرد بود و ریسمان و کوچه ها
شروع صبر غیرتی که توست در دوشنبه بود
گمانم آسمان گریست و آنقدر ادامه داد
که روضه از دل زمین برست در دوشنبه بود  
زنان شهر پیش او همیشه درس خوانده اند، حیف
جوابشان به آزمون، نادرست در دوشنبه بود
شروع انتظار شد و منتقم که می رسد
و اشک های شیعه مقدمش که شست در دوشنبه بود

  • زهرا آراسته نیا

شلوار خاکی شش جیب،بلوز ، دمپایی
سری که زیر ،دلی پر خروش و دریایی

به رغم طعنه چه ساده عبور می کردی
میان این همه مدها هنوز آقایی

دمت به گوش دلم مانده: "بی حرم مادر"
که عاشقانه نشان داد محو زهرایی

منی که ماندم و مدرک عوال جانم شد
تویی که زود پریدی تویی که شیدایی

و عید بود و شلمچه ، به عشق می رفتی
به آرزوت رسیدی "شهیــــد" می آیی

پ ن: یکی دو روزه یادشون کردم....هم دوره ی دانشگاهمان بود و خادم الشهدا و عضو گروه تفحص شهدا ... با همان لباس های خاکی به دانشگاه می آمد .... دوم فروردین 83 در حال راهنمایی کاروان های راهیان نور در جاده خرمشهر دچار صانحه رانندگی شد و بعد از 14 روز در کما بودن وقتی مادرش به شهادت او رضایت داد یازهرا گویان پرکشید....


 
  • زهرا آراسته نیا

با بغض سرودم این غزل را .....

سرمان به سبزی دشت دلمان به آبی رود
به شکوه کوه رفته تن غیرتی که ما بود
به گلی که بانگ تکبیر به سرای لب نشانده
که شعار مرگ دشمن برساندم به معبود
اگر آتش رفیقان جگر وجودمان سوخت
سر ناله برنداریم که به گرگ ها رسد دود
شب قصه های عشق است شب رستم و سیاوش
به خدا قسم که دیوی به دیار ما نیاسود
قدمی به راه و چشمی به چراغ راه سالار
غم گم شدن نداریم به دل شب مه آلود

ان شاءالله

  • زهرا آراسته نیا

ای مردم سرزمینم، شاعرترین های عالم
تشخیص و تشبیه و ایجاز در بیت هاتان فراهم

یادش گرامی که مردی آغاز این ماجرا شد
بیدارمان کرد و در راه همراهمان کرد با هم

ما سینه زن های بزم دست علمدار عشقیم
بر هر یزیدی بتازیم، ما را وفا داده این غم

حتی زمستان که باشد یک "یاحسین" و ... بهار است
ما را مترسان از آتش، سرد است بر ما همان دم

اینجا که خاک زمینش بارانی و لاله خیز است
دست خدا هم گرفته دست دعا های آدم

آری نه شرقی نه غربی اینجا صراط مبین است
تحت لوای ولایت تا فجر خورشید خاتم.

ان شاءالله
  • زهرا آراسته نیا

تقدیم به جانبازان شیمیایی

 

خس‌خس، صدای گلویت اکسیژن شهر ما شد

راهی برای هبوطِ دل در دل کربلا شد

"والله إن... تمامم بگیرید! تنها نماند امامم"

فریاد هل من مبارز با نای تو آشنا شد

آسان فدا می شود شعر در پیش پای صبوریت

صبری که حتی خیالش در ذهن ما ماجرا شد

آرامش بعد طوفان در چشمهای تو پیداست

طوفان تمام وجودش در جان چشمت رها شد

در خاطراتت شنیدم شبهای سنگر دعا بود

درد نفس های تنگت تفسیر سوز دعا شد

هرچند تنهاییت را شرمندگی مان دلیل است

بر زخم بی غیرتیمان لبخند سردت دوا شد

 

  • زهرا آراسته نیا