طراحی و راه اندازی سایت های اینترنتی

سوزستان

****************حرف‌های سوزان دلم که چاره‌شان نگاشته‌شدن بود ... نوشته‌های زهرا آراسته‌نیا

سوزستان

****************حرف‌های سوزان دلم که چاره‌شان نگاشته‌شدن بود ... نوشته‌های زهرا آراسته‌نیا

مشخصات بلاگ
سوزستان

هم فلسفه می خوانم و هم نقاشم
هر صبح به صورتم غزل می پاشم
"آراسته"ام به نام "زهرا" ای کاش
با سیرت فاطمی مزین باشم

صرفا جهت ثبت در خاطراتم:
مقام های کسب شده توسط این وبلاگ تا کنون
1- برگزیده بخش شعر مسابقه زیر نور ماه( هفته دفاع مقدس) -مهر 92
2- برگزیده بخش شعر مسابقه عاشورای انقلاب - دی 92
3- مقام دوم بخش یادداشت و مقاله مسابقه فریاد انقلاب - بهمن 92
4- برگزیده بخش شعر همایش پاسداشت شهدای امر به معروف خوزستان- مرداد 93
5- برگزیده مسابقه وبلاگ نویسی من انقلابی ام - بهمن 93
6- برگزیده مسابقه شعر من زنده ام - اسفند 93
7- برگزیده مسابقه شعر طنز دکتر سلام - اردیبهشت 94

Yemen ifyemen

جنبش letter4u

بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۹ دی ۰۱، ۰۸:۰۲ - مجید فضیلت
    احسنت
  • ۳۰ خرداد ۰۱، ۰۶:۵۵ - ج....ک
    تشکر

۱۵ مطلب با موضوع «غزل عاشقانه» ثبت شده است

🌹بعد از مدتها یه عاشقانه بنویسیم ببینیم چه طور میشه... ☺️

مث بغضی که ته گلوی احساس منه
توُ نگاه سرد شب یه حس فریاد زدنه

بی هوا چشامو به سمت حضورت میبرم
به همون گوشه که واسه ی نگاهم وطنه

پرِ راز سر به مهره قفل چشمای سیات
هیچ کلیدی نمیتونه منو از تو بکنه

چشمک ناز ستاره واسه من چیزی که نیس!
تو که چشمک میزنی بخت ستاره روشنه

خدا مرگ و زندگیمو داده دست خنده هات
تیغ لبخند تو داره رگ قلبو میزنه

دل شب‌بو رَم که بردی، دیگه بس کن جون من!
دلم از صب تا غروب مشغول غصه خوردنه

خواب دیدم مال منی، صحن دلت به ناممه
ولی هر کی که شنید گف بی خیال! خواب زنه

✍ #زهرا_آراسته‌نیا
@arastehnia

https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c
  • زهرا آراسته نیا

🌹بعد از مدتها یه عاشقانه بنویسیم ببینیم چه طور میشه... ☺️

مث بغضی که ته گلوی احساس منه
توُ نگاه سرد شب یه حس فریاد زدنه

بی هوا چشامو به سمت حضورت میبرم
به همون گوشه که واسه ی نگاهم وطنه

پرِ راز سر به مهره قفل چشمای سیات
هیچ کلیدی نمیتونه منو از تو بکنه

چشمک ناز ستاره واسه من چیزی که نیس!
تو که چشمک میزنی بخت ستاره روشنه

خدا مرگ و زندگیمو داده دست خنده هات
تیغ لبخند تو داره رگ قلبو میزنه

دل شب‌بو رَم که بردی، دیگه بس کن جون من!
دلم از صب تا غروب مشغول غصه خوردنه

خواب دیدم مال منی، صحن دلت به ناممه
ولی هر کی که شنید گف بی خیال! خواب زنه

✍ #زهرا_آراسته‌نیا
@arastehnia

https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c

  • زهرا آراسته نیا
مل سر اُ مری موج میاته
صدا بلبل سیوم رنگ صداته

نشسی پ دلم ه فنگ بوزی
تو خو دونی که منجا یانه جاته

دو فاش گل خدا ونده اجا لو
خداوقتی که رزه گر تو لاته

نشسمه سر رهت هر روز و هر شو
زیارت کوردنت قطعا براته

مری نمبول دسفیله او عطرت
سر شوق میاره کل ولاته

تو پوییز بهاری شهرمونی
شرینی پرتُقال مه خنده هاته

سرم صدقه سرت، کل کسونم
دسم مه دسته و دل زیر پاته

زهرا آراسته نیا
  • زهرا آراسته نیا
هی خودم را به دل آینه ها می ریزم
حرف دل را به نخ قافیه می آویزم
می چکم بر سر و روی غزلم بی وقفه
"باز باران" شده تک درس خیال انگیزم
می کشم لاشه ی دل را به سر راهت باز
من که از زخم ترین حادثه ها لب ریزم
برگه ها ریخته از دفتر شعرم بی تو
خش خشی بی رمق از خاطره ی پاییزم
بلکه گنجشک شوی روی سرم بنشینی
مرد پوشالی بی مغز سر جالیزم
کم کم انگار نگاهت به نگاهم تابید
باید اهواز شود با تو تن تبریزم
روی "صغرا"ی دلم سایه ی "کبرا"ت نشست
وقت آن است که از "حد وسط" برخیزم
  • زهرا آراسته نیا

باز خود را در خیالی شاد کودک می کنم
خسته از آدم شدن خود را عروسک می کنم
من یقین دارم به برق چشم تو حتی اگر
گاه بر احساس چشمان خودم شک می کنم
از نگاه تو غزل می سازم و هر صبح و شب
می نویسم روی امواج و پیامک می کنم!
گفتگوهای من و غوغای تو بی فایده ست
بر تک چشمان تو با گریه پاتک می کنم
جنگ تا بالابگیرد بین ذهن و خاطرات
پاره ی قلب غزل را مثل موشک می کنم
لحظه های بودنم را گرچه مدیون تو ام
عکس زیبای تو را مهمان فندک می کنم
من نمی خواهم ولی انگار تقدیرم غم است
طرحی از لبخند تو روی دلم حک می کنم

  • زهرا آراسته نیا

خوابیده روی دامنم سرباز چشمانت

جنگی به راه افتاده با آن ناز چشمانت

فرمانده ی کل سپاهت را خبر کن که

دل را به تسخیرش کشاند اعجاز چشمانت

چه بُرد-بُردی می شود این جنگ وقتی که

پر می شود احساس من از راز چشمانت

من از سکوت شب میان موی تو گیجم

وقتی که غوغا می کند آواز چشمانت

برقی که از چشمان تو ساطع شود شعر است

حافظ غزل می چیند از شیراز چشمانت

بر روی خطّ ابرویت راهی شدم، حالا

پایـان عاقل بودنم؛ آغــاز چشمانت

آراسته نیا- اردیبهشت 94

  • زهرا آراسته نیا

دلم نترس که حرف من انتقادی نیست
غزل برات سرودم غزل جهادی نیست
سیاستی که به چشمان او فریبم داد
به پای میز کشاندم ببین ارادی نیست
نبند روی دوچشمت دو قفل پلکت را
به غمزه هات قسم، حقّم انفرادی نیست
پلمب کرده ام آخر تمام بودم را
تو باش پیش من این خواهش زیادی نیست
برای خنده سرم را به باد می دادی
بخند گرچه که دیگر نه سر نه بادی نیست

آراسته نیا - بهمن93

  • زهرا آراسته نیا

این مطلب را در مجموعه ی غزل های عاشقانه ام می گذارم ، که از عاشقانه ترین غزل های روزگار است؛ عشق به تمامی انسان های آزاده ی عالم.

To the Youth in Europe and North America

  • زهرا آراسته نیا

می دوم تا چشم هایت در سکون

رفته ام از مرز آدم ها برون

زخم دارم از نگاه نازکت

لخته لخته می چکم همراه خون

از همان آغاز دستم رو شده

شد رباعی های ذهنم واژگون

شک ندارم شاخه ی طوبی ستی

از انارت، سیب می خواهم کنون

من خدا را دیده ام در ناز تو

شد نگاهم عِندَ چشمت یُرزقون

امشب از فرط پریشانی خویش

می دوم تا چشم هایت در سکون

  • زهرا آراسته نیا

اینجا برای پر زدن بال و پری نیست
حتی اگر هم سوختی خاکستری نیست
باید بدانی عاشقی درد بزرگی ست
راه رهایی از مدارش سرسری نیست
تا چشم هایت را ببندی در کمین است
رویای او می تازد و این آخری نیست
من می روم از قصه ی شاه پری ها
این قصه بی روح است وقتی که پری نیست
تــو کُــنیه ات گندم و من در آرزویت
آدم شدم اما بهشت دیگری نیست
باید خدا یاری کند تا دل بفهمد
چشمت برای شعرهایم دفتری نیست

  • زهرا آراسته نیا