ای ناب ترین تلألو نور سلام
ای بر همه ی حماسه ها شور، سلام
ماییم و هوای پر زدن در حرمت
با حسرت و از فاصله ی دور سلام
زهرا آراستهنیا
- ۱ نظر
- ۰۹ مهر ۹۹ ، ۰۷:۵۳
ای ناب ترین تلألو نور سلام
ای بر همه ی حماسه ها شور، سلام
ماییم و هوای پر زدن در حرمت
با حسرت و از فاصله ی دور سلام
زهرا آراستهنیا
بسیار سخت است اینکه دلبر را نبینی
در اوج مستی دست ساغر را نبینی
آری! گنهکارم ولی نوکر که هستم
آقا دلت آمد که نوکر را نبینی؟!
ما که هستیم به پای غمتان، اما خب
روضه حیف است که خلوت بشود آقا جان😔.
#کرونا
حسین آمد که مصداق شجاعت در زمین باشد
حبیب الله و ثارالله و شاه اهل دین باشد
خدا میخواست تا راهی به درگاه یقین باشد
و آمد تا بشیر قلب ختم المرسلین باشد
برای شیعه اسم او سرور منجلی باشد
بهشت ما همین ذکر حسین بن علی باشد
مرید عشق؛ اشک ما، مراد عشق؛ چشمانش
جهان بانگ عطش دارد برای طعم بارانش
زمان روشن شد از نور رخ خورشید تابانش
زمین کربلا داند عیار ناب ایمانش
برای شیعه اسم او سرور منجلی باشد
بهشت ما همین ذکر حسین بن علی باشد
زمین؛ کرب و بلای او، زمان؛ هر لحظه عاشورا
فلک مست است تا دارد به کامش تربت اعلا
دعای مستجاب آنی که تحت قبه ی آقا
عزیز قلب زهرا و صفای خانه طاها
برای شیعه اسم او سرور منجلی باشد
بهشت ما همین ذکر حسین بن علی باشد
شهی آمد که بر دوش نبی معراج فرموده
و آقایی اهل جنت از اوصاف او بوده
به چای هیئتش پاک است قلب هر چه آلوده
ابوفاضل به سقایی آلش فخر بنموده
برای شیعه اسم او سرور منجلی باشد
بهشت ما همین ذمر حسین بن علی باشد
غزل با شوق وصل او سراپایش ارادت شد
ز عشقش بی سر افتاد و از آن پس قطعه عادت شد
خطوط مثنوی با او حماسیتر روایت شد
تمام حرف تا آخر شهادت شد شهادت شد
برای شیعه اسم او سرور منجلی باشد
بهشت ما همین ذکر حسین بن علی باشد
به چشم اربعینی ها صفای مرز مهرانی
ز درد دوری ات آقا پریشانم تو میدانی
تو الگوی دلیرانی و خوبانی و شیرانی
به پای مکتب نابت نشسته بس سلیمانی
برای شیعه اسم تو سرور منجلی باشد
بهشت ما همین ذکر حسین بن علی باشد
بر چشم لبم نام شما جا دارد
اشک از غمتان تعزیه برپا دارد
روی سیهم کتیبه ی هیئت شد
این مجلس حُر عجب تماشا دارد
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام حضرت عاشق، سلام بر پیکر
به بوسه ای که لبی را رسیده از حنجر
ببین کلام خدا را دوباره نازل شد
به قدر سینهی مقتل؛ مُقَطَّعه، بی سر
عقیق سرخ یمانی به خاک و خون افتاد
و روضه میرسد اکنون به داغ انگشتر
دوباره شام و حرامی... ولی نه این دفعه
نشسته نام برادر به گنبد خواهر
سلام من به دو دستی که آب را پس زد
نه خنده کرده به دشمن، نه دست داده به شر
قسم به شاخهی زیتون که صلح یعنی تو
قیام سرخ گلویی مقابل خنجر
دوباره نوبت حجهای ناتمام آمد
مِنا مِنا به امید تو می رسد یاور
غزل فدای تو حالا حماسه باید خواند
رسیده قصهی ظلمت به انتها دیگر
برای صبح فرج عاشقانه حک کردیم
به روی بیرق خود؛ یا حسین، یا حیدر
آراسته نیا
وقتی بعضی ها از کربلا هم درس مذاکره می گیرند
ایمان می آورم به
" وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا "
پ ن: وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا (اسرا/82)
آمده امشب پسر فاطمه / واشده از کار جهان صد گره
سر زده خورشید به ایوان ما / شور غزل داده به دیوان ما