برای مسافر ده تیر

دوباره اشک می شوم به روی شعرهای خود
و حرف های ساده ام دچار استعاره شد
چه سخت می شود سرود از آسمان خوبیت
هنوز پر ابهتی شبیه مردهای قُدّ
بلند شو پسر ببین شکسته قلب خواهرت
اگر چه خواب مد شده؛ نبوده ای اسیر مد
تن سیاه سنگ را بجات بوسه می زنم
ببین رسیده کار من به عشق با زبان کُد!

فاتحه ای به نیت برادرم علی آراسته نیا...

یا حضرت صاحب

شما دوازدهمین امام مایید ... مثل همه ی امام ها ...
دوست دارم زودتر شما را هم با (ع) خطاب کنم نه با (عج)!

عملیات رمضان

رمضان ... عملیاتی سرشار از گمنامی ... سرشار از شـــهـــــیـــــد ...رمضان همچنان باقیستـــ.....

الغوث الغوث

می گفت "غوث" لفظی ست که غریق هنگام کمک خواستن فریاد می زند ...
.
.
.
الغوث که می گوییم حس غریق را داریم؟

خدا منو بندازی!

امشب که دلم گرفته... 

امشب که در ازدحام تنهایی خودم دارم له می شوم ....

امشب که سکوتم گوش دلم را کر کرده .....

امشب که بغضم چراغ قرمز شده سر راه واژه ها ....

امشب که حرفهایت لای همان پوشش قهوه ای زیپ دار منتظرم هستند ......

امشب که سرم را کمی بیشتر از روزهای پیش روی سردی مهر مهمان کردم .....

امشب که هیچ جای این دنیا جایم نیست ....

می خواهم بغلم کنی حضرت خدا ....

دارم می میرم ....

می خواهم تاب تاب عباسی کنم .... انقدر که بندازیم ..... نه در بغل مامان .... نه در بغل بابا .... من امشب فقط تو را می خواهم ......

آدم به پررویی من دیده بودی؟ ندیده بودی؟ مهم نیست! .... چون من خدا به مهربانی تو ندیده ام..... مطمئنم....

خدایا بغلم کن

آب و هوا

این طرف ها برف ندارد

اما باران تا دلت بخواهد

...حوالی چشم هایم را می گویم!

آسمون چشمات

آسمون وقتی قشنگه که تو چشمای تو باشه
با اون انگشتای نازت اشکم از گونه ها پا شه

آخه اینطوری روحیه میدن؟

جمعه رفتیم کنکور بدهیم. یک قاری بدصدای بدلحن چند آیه از آیات عذاب و وقوع قیامت را در آغاز آزمون خواند!
ممنون از این حسن انتخابشان!!

کارفرهنگی شبیه خدا

روزه آنگونه که ما می گوییم: 

آن است که از اذان صبح تا اذان مغرب هیچ چیز نخوری و نیاشامی!!

روزه آن گونه که خدا می گوید:

آن است که بخورید و بیاشامید تا سپیدی فجر از سیاهی شب بر شما نمایان شود سپس {این خوردن و آشامیدن را } تمام کنید با روزه تا شب ! (بقره - 187)

هر دو یک چیز را می گوییم اما سبکمان....

همیشه نیمه پر لیوان را ببینیم

با دیگران می خندی

من که با شادی لب های تو جان می گیرم
خنده ات با دگران هم به من آرامش داد