طراحی و راه اندازی سایت های اینترنتی

سوزستان

****************حرف‌های سوزان دلم که چاره‌شان نگاشته‌شدن بود ... نوشته‌های زهرا آراسته‌نیا

سوزستان

****************حرف‌های سوزان دلم که چاره‌شان نگاشته‌شدن بود ... نوشته‌های زهرا آراسته‌نیا

مشخصات بلاگ
سوزستان

هم فلسفه می خوانم و هم نقاشم
هر صبح به صورتم غزل می پاشم
"آراسته"ام به نام "زهرا" ای کاش
با سیرت فاطمی مزین باشم

صرفا جهت ثبت در خاطراتم:
مقام های کسب شده توسط این وبلاگ تا کنون
1- برگزیده بخش شعر مسابقه زیر نور ماه( هفته دفاع مقدس) -مهر 92
2- برگزیده بخش شعر مسابقه عاشورای انقلاب - دی 92
3- مقام دوم بخش یادداشت و مقاله مسابقه فریاد انقلاب - بهمن 92
4- برگزیده بخش شعر همایش پاسداشت شهدای امر به معروف خوزستان- مرداد 93
5- برگزیده مسابقه وبلاگ نویسی من انقلابی ام - بهمن 93
6- برگزیده مسابقه شعر من زنده ام - اسفند 93
7- برگزیده مسابقه شعر طنز دکتر سلام - اردیبهشت 94

Yemen ifyemen

جنبش letter4u

بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۹ دی ۰۱، ۰۸:۰۲ - مجید فضیلت
    احسنت
  • ۳۰ خرداد ۰۱، ۰۶:۵۵ - ج....ک
    تشکر
پدر سینما را که شناختیم
خدا بخیر کند مادرش را!
  • زهرا آراسته نیا

کودکانه ای از کودکی هایم تقدیم به امام خمینی (ره) -او که با تمام کودکی، عاشقانه دوستش داشتم-

مردی از تبار گل بود / میون باغ قناری

همه جا سیاهی بود و/ اومد او برای یاری

یک گل محمدی بود / واسه قلبی که شکسته

مثل آب برای لنجی / که توی گِـلا نشسته

  • زهرا آراسته نیا

ما تنها ملتی هستیم که تجربه کرده ایم "امام آمد" را...
باشد که یاران خوبی باشیم برای امام .. .اللهم عجل لولیک الفرج

  • زهرا آراسته نیا

قصه ی پر غصّه ای ست حکایت نامردی هایمان!


اتل متل جمعه شد

دوباره دل پرکشید

به آسمون نرگس

یواشکی سرکشید

  • زهرا آراسته نیا

باید به چشم های کودک بحرین دقیق شوی

تا دریابی

هنوز هم " شیب خضیب "

بر فراز نی فریاد می زند هل من ناصر را ...

  • زهرا آراسته نیا

هیچ وقت حافظه ام را تقویت نمی کردم

اگر می دانستم

بلای جانم میشود فراموش نکردن تو

  • زهرا آراسته نیا
لطفا پلیس خبر کنید! در دلم یک انبار غصه ی احتکار شده کشف کرده ام....
  • زهرا آراسته نیا
امروز می خوام حرف سیاسی نزنم نتیجه اش می شود این:

وقتی که روی خویشِ خود سرپوش بگذاری
حالی شبیه حال امروز منی داری

وقتی بخواهی شعر تو آرام باشد تا
دست دلت را رو نسازد، آه می باری

اصلا نمی دانم چرا شاعر شدن سخت است
شب می شود اینجا ولیکن باز بیداری

شاعر که باشی لحظه هایت درد می گیرند
بر دوش ذهنت می کشی در هر قدم "دار"ی

گاهی سیاسی می شود شعرت و بعد از آن
ناگاه عاشق می شود بر چشم بیماری

شاید کسی یک ذره از دردت بفهمد تا!
هی لابه لای حرف هایت سرفه می آری

آخر شبیه خاطرات یک شب جنگی
موشک ، سخن ، فریاد، آجر ، دود ، آواری
  • زهرا آراسته نیا
تلنگرم می زنند که : "تند می روی"!
بالای سر واژه هایم نصب کرده ام : "تحت تعلیم"
خدایا کلاج ، ترمزم زیر پای توست!
  • زهرا آراسته نیا

فاتحه ام را با صلوات کادو پیچ می کنم

تقدیم به تو که دلتنگتم

تولدت مبارک

  • زهرا آراسته نیا