شعر طنز _ اگر این دولت نبود

🔴 ربیعی: اگر این دولت نبود، وضع صدبرابر بدتر از این بود

😏
فکر کن یک درصد این دولت اگر حالا نبود
وضع کشور که چنین جانانه و زیبا نبود

نقش یک لبخند ریز، آن ته تهای! صورتت
در نظرسنجی ملاکی شاخص و گویا نبود

گرچه در #غیزانیه آبی برای شرب نیست
آب اگر می‌داشت اسمش جزو هشتگ‌ها نبود

خودروی ملی ما آنقدر ارزشمند شد
بنز بغضیده که او آخر چرا تیبا نبود

هسته ای چون هسته بود و هسته هم بی ارزش است
تخته کردیمش که در شأن کلاس ما نبود

بی خیال، اینکه «کِرسِنت» آخرش اصلا چه شد
ما نبودیم این همه کنسرت ها برپا نبود

جیب تو حالا شده انبار تار عنکبوت
قبلا این همزیستی بین شما پیدا نبود

پول چرک است و به خود دارد کویید۱۹
قبلا این حد فاصله بین تو و او را نبود

گر کلید ما شکسته رو خدا را شکر کن
این همه دزدی شده اما دری هم وا نبود

#زهرا_آراسته_نیا

@arastehnia

#شعر_طنز

بخندیم؟؟

نه جان دارم که بی ماشین بسازم
نه پول باک بنزینم فراهم

فقط باید بمانم کنج منزل
شوم من میزبان کل عالم

شب یلدا چو آید اهل فامیل
ببارد بر سرم شرشر نه نم نم

شنیدم هندوانه توی یلدا
به طب سنتی باشد چونان سم

الهی تا شب یلدا شود کشف
مضر باشد انار و پسته اش هم

نه تدبیری نه امیدی نه پولی
خوشا آن دم که در قبرم دهم لم

الهی درد من بر جان برجام
که از نحسی او شد پشت مان خم

زهرا آراسته نیا

دولت پیرمردها

آب اگر سمت هوا گاه روان خواهد شد
دولت پیر در آن لحظه جوان خواهد شد!

خرج عینک شده و سمعک و دندان طلا
چشم یارانه به بودجه نگران خواهد شد

رنگ ریشش چه شود یا چه شود اکسیدان
کوهی از دغدغه قد سبلان خواهد شد

یک شتر بود که بر کوی همه می‌خوابید؟!
شاد و بیدار بر این خانه دوان خواهد شد

آنقدر صندلی و صاحب آن مَچ هستند
قصه وصلتشان ورد زبان خواهد شد

پست ها در کفشان است چو میراث پدر
ملک طلقی‌ست که ارث پسران خواهد شد

پاشدن، رفتن و گشتن که گذشت از ایشان
قدشان در وسط کار کمان خواهد شد

تا رسد عرصه خدمت به جوانها پس کی
ملک الموت به دولت گذران خواهد شد؟‍

✍ زهرا آراسته‌نیا

منتشر شده در دوهفته‌نامه #فریاد_خوزستان
@arastehnia

شکایت میکنم

از در‌ و دیوار این کشور شکایت میکنم
اقتدارم تا شود باور شکایت میکنم

خوانده ام درس حقوق و خبره ام در تبرئه!
از جناب قاضی و افسر شکایت میکنم

سمت برجامم یکی آن‌ور نگاه هیز کرد
غیرتی هستم من از آن‌ور شکایت میکنم

غیر فردوسی که از نام «فریدون» خوب گفت
از تمام شاعران یک‌سر شکایت میکنم

این چه معنی دارد اصلا توی شعر و ‌حرف بوق!
از می و ساقی و از ساغر شکایت میکنم

چون تصادف ها زیاد است و دل من ریش شد
از پراید و ولوو و خاور شکایت میکنم

این چه وضع فوتبال باشگاهی ست؟! از
مافیای لیگ و جادوگر شکایت میکنم

من از‌ این خاکی که آمد در هوا شد ریزگرد
بعد کلی ژست اشک‌‌آور شکایت میکنم

هر صدایی که کمی مشکوک باشد خوب نیست
تا کند خر در چمن عرعر شکایت میکنم

پانزده میلیون به نام مزدوج ها شد دگر
هر که مانَد بی زن و شوهر شکایت میکنم

میفرستم بیست سی را تا درون قصه ها
دیو را ترسانده از دلبر شکایت میکنم

عاشق نقدم ولی نقد همه غیر از خودم
از خدا ناقد شوی کمتر شکایت میکنم

با کسی شوخی ندارم، انس باشد یا ملک!
گر چه #جبرائیلی ای آخر شکایت میکنم

من خودم سلطان نقدم، نقدِ من سرداده‌ای؟!
جمع کن، تشویشِ اذهان‌گر!... شکایت میکنم

بوسه دادن بر لبان منتقدها خز شده
گفته باشم بعد از این دیگر شکایت میکنم

✍ #زهرا_آراسته_نیا
✏️ @arastehnia

🖇 https://t.me/joinchat/AAAAAD7pyObNgiWcLBElxQ

عاشقانه روز!

بیا درگیر بحران و تنش شیم
برای استرس ها گسترش شیم

همه دنبال مدهای جدیدن
بیا ما هم دوتایی مغتشش شیم!😉

با امید بهار می خوابم

⭕️ اندراحوالات حرف و‌ حدیث های افزایش حقوق نمایندگان مجلس😬

قبل و‌ بعد ناهار میخوابم
با #امیدِ #بهار میخوابم

من، نماینده به نیابت از
عده ای بی شمار میخوابم

خانه ملت است پس من هم
خارج از اضطرار میخوابم

سوژه دارم زیاااد تا یابد
سلفی ام انتشار میخوابم

داعشی آمده همین جا پس
در تب انتحار میخوابم

دزد باشم خدا رضا دارد؟
پس همین ویژه خوار میخوابم

خواب دیدم بدون تحریمیم
چاار سال آزگار میخوابم

ژن خوب است و من به همراه
کل ایل و تبار می خوابم

خسته از لابی ام، که نندازم
رأی تحت فشار می خوابم

در «تو انتی مینوتس» برجامی
میکنم پایِدار میخوابم😴😴😴

✍️ زهرا آراسته نیا

شعر طنز
 @arastehnia