وَه، چه فیدی باشد آنکه، پای او کامنت توست!
- ۲ نظر
- ۲۵ خرداد ۹۳ ، ۲۱:۳۰
شب ها با گریه بیدار می شود و آب میخواهد...
هر شب در خانهمان روضه ی علی اصغر برپاست....
وقت است ای حقیقت نورانی
بر ظلم شب، سپاه بشورانی
این ابرها علامت "باران" اند
آری گرچه سیاه رنگ و طوفانی
بی وقفه به هر گوشه شود شر بر پا
از شورش وهّابیت و حربی ها
این جوی تعفن همه از اوست بگو
مرگ بادا به شیطان لعین؛ آمریکا
اتل متل جمعه شد
دوباره دل پرکشید
به آسمون نرگس
یواشکی سرکشید
می گن یه روزمی رسه
همون که مهربونه
اونکه امید قلب و
یاور بی کسونه
این همه ساله مهدی
چشم انتظارمونه
آره! درست شنیدی
اونکه غریبه، اونه
این روزها مد است اسم ترکیبی روی بچه هایشان می گذارند تا یکی به درد دنیایشان بخورد و یکی هم به درد آخرتشان!
اما حسین (ع) نام ترکیبی بر فرزندش گذاشت تا دوقبضه مال آخرتش باشد
می دانست علی اش را تاب نمی آورند چه برسد به علی اکبر بودنش را!
اینجا برای پر زدن بال و پری نیست
حتی اگر هم سوختی خاکستری نیست
باید بدانی عاشقی درد بزرگی ست
راه رهایی از مدارش سرسری نیست
تا چشم هایت را ببندی در کمین است
رویای او می تازد و این آخری نیست
من می روم از قصه ی شاه پری ها
این قصه بی روح است وقتی که پری نیست
تــو کُــنیه ات گندم و من در آرزویت
آدم شدم اما بهشت دیگری نیست
باید خدا یاری کند تا دل بفهمد
چشمت برای شعرهایم دفتری نیست